همزمان با نزدیک شدن به اربعین حسینی، اثر جدیدی از شاعر جانباز محمّد دیلمکتولی، با عنوان «اربعین یک جلوه از ظهور» منتشر شد که به این ایام پربرکت حال و هوای تازهای بخشیده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»، در آستانه اربعین حسینی، هر یک از یادگاران دفاع مقدس و شاعران آئینی، ارادت خود را با قلم جاری میکنند، محمّد دیلمکتولی، شاعر جانباز نیز با سرودن «اربعین یک جلوه از ظهور»، اوج دلتنگی و ارادت خود را به خاندان عصمت و طهارت (ع) به تصویر کشیده است.
«اربعین یک جلوه از ظهور»
اینجا میانه میدانِ اشک و خون
من ماندهام پیاده و درمانده جنون
یکباره سیل شعر به ویرانهام کشید
این خاطرات تلخ که کَس نَه شنید و دید
یک اربعین که فاصله افتاد بینمان
تو بیکفن به قَتلگه و بنده نیمه جان
جسمت درآفتاب و سَرَت روی نی عزیز
من همسفر شده با شِمر و زجر هیز
یک دخترت فِتاده ز اُشتر چِها کنم
باید برای حفظ حَرَم، جان فدا کنم
من زینبم، ز تو آموختم جهاد
آموختی که «نیست حیاتی بجز جهاد»
تو وارث علی و فتح خیبری
بر هرچه خیل شهیدان تو رهبری
آهای حسین، زینبت از شام آمده
با داغ آن سه سالهٔ در شام آمده
من آمدم خجل ز حادثه سَر وَ دخترم
جز مرثیه چه سُرایَم، چه آورم
یک شب رقیّهات، بهانه بابا گرفته بود
در آن خرابه، محشر عُظمی نهفته بود
درخواب دیده بود، تو رانیمههای شب
شدبی قراروذکر «حسین وای» او به لب
آن بیخبر ز رأفت و رحمت یزید دون
بیآنکه روی تو شویَد زخاک و خون
سَر را برای دخترکت، وای از آن عذاب
شدکاخ ظلم اوپس از آن صحنهها خراب
میبُرددست خودبه رگ و موی وای وای
میشست صورتت به نَمِ اشکِهای های
آنقدر گفت دخترک از ظلم و خواب شد
آن شب برای هیئتیان شعر ناب شد
من زینبم که آمدهام، اربعین حسین
مویَم سفید و کمر خم، ببین حسین
بنیاد یک جهاد، پس از آن گذاشتم
از اربعین به سوی تو، دالان گذاشتم
امروز خیل و مردم و مَشّایهای عجیب
از هر عمود ناله برآیَد «حسین غریب»
پای پیاده مردم، اعجاز دیگری است
یک جلوه «ظهور» و اطاعت ز رهبری است
انتهای خبر/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد